امروز شاید به ظاهر یه آزمون رانندگی بود و یه رد شدن ساده برای اولین آزمون و منتظر یه فرصت دیگه شدن، ولی برای من روز عجیبی بود.  سه ساعت و ربع توی گرما کنار من نشستی، بهم روحیه دادی، بهم آرامش دادی و بعد از پیاده شدن از ماشین دستتو دورم حلقه کردی و گفتی فدای سرت . شاید به ظاهر  اتفاق ساده ای باشه اما انقدر منو به اوج آسمون برد که امروز برای اولین بار، خیلی عمیق ، به خونه مون احساس دلبستگی کردم. باورت میشه که امروز برای اولین بار رفتم توی آشپزخونه و سرک کشیدم توی کابینتا ببینم بهترین چیدمان ممکن چیه. ببینم چی رو میشه جابجا کرد و چی رو میشه مرتب کرد، مرتب کردن از سر ذوق نه از سر اجبار. باورت میشه ذوق نه ی من توی پناه مردونه ی تو بیدار شد؟ به همین سادگی . بعضی وقتا دل آدمای توی پیله پیچیده ای مثل من خیلی دیر نرم میشه.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروش نهال گل محمدی (طلای مخملی) اهداف افرینش امداد خودرو، حمل خودرو، جرثقیل، کفی، خودروبر در کرج و اطراف روانشانسی مشاوره و راهنمایی دانلود ها روزانه نویسی های جوجه پزشکِ خوابگاهی دانلود اهنگ ترکی هدایای ولنتاین در سال 2020 - هدایای مردانه و زنانه مقالاتی درباره یادگیری زبان آلمانی